نامه فرزند شهید زینعلی خطاب به امام خامنه (مدظله العالي)
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
در خاتمه این چند دقیقه بهشتی ام در محضر نائب امام زمانم میخواهم چند کلمه با پدر شهیدم نجوا کنم. آقا جان از کودکی بارها به تصویر شما نگاه کردم و با پدر ندیدهام سخن گفتم. این بار در محضرتان با او سخن میگویم.
سلام بابا؛ و باز با شرمندگی بیشتر سلام بابا. روزی تو بر فراز خاکریز جهاد اصغر ایستاده بودی و با خون خود مدال سرافرازی ابدی را به گردن آویختی و امروز پسرت بر خاکریز جهاد اکبر ایستاده با همان عزم تو. پس دعا کن برای من؛ دعایی خاص که فرزند کوچک دیروزت بیش از 200 نفر متربی دارد که به هادی تو میگویند آقا؛ دعا کن شرمنده آقایش نشود آقای این بچهها.
اما پدر! بگذار حرف دلم را بگویم که شرمنده از تو و دوستان شهیدت هستم، که با چرت تاریخیام و نگاه منفعلم به صحنه جهاد تربیتی باعث استغاثه رهبرم به مولایش در فتنه 88 گشتم.
رهبرا! حلال کنید ما را که قد کشیدن و تربیت من و امثال من به قیمت سفید شدن محاسن شریفتان و فریادهای «این عمار»تان تمام شد.
رهبرا! حلال کنید ما را که روزمرگیهایمان فراموشمان کرد که قرار بود علیاکبرهای حضرت ماه باشیم.
امام من، فرزندی دارم 6 ماهه. واکسنش را که زدم سرفه میکرد و من اشک میریختم به یاد «من الاذن الی الاذن» پای گهواره. خاطرش خیلی پیش بابایش عزیز است؛ اما بدان عزیز فاطمه! خودم، مادرم، همسرم و فرزند کنیز علیاصغرم، فدای یک تار موی سفیدتان به هنگام اشارهتان که تا هستم این است دعای من: خدایا ما را چون شهدای کربلا قبل از اماممان گلگونکفن بپذیر.
آقا سلام بچههای تهران و بچههای شهرک قدس ما و شهرک غرب دیگران راهی قلبتان. به امید بله گفتنتان در روزی که انشاءالله سر به دامنتان با هزار حیا نگاه بدوزم به چشم حیدرانتان و بپرسم ارضیت یابن رسول الله
فرم در حال بارگذاری ...